جادو، ذهن و هشیاری: چگونه می‌توانیم شی‌ای را ببینیم که هرگز وجود ندارد؟

جادو، ذهن و هشیاری: چگونه می‌توانیم شی‌ای را ببینیم که هرگز وجود ندارد؟

شعبده‌بازان از مهارت خود برای گیج و سردرگُم‌کردن شما استفاده می‌کنند تا نتوانید تشخیص دهید که یک شیء در کجا قرار دارد؛ امّا آیا می‌توانند شما را وادار به باور این موضوع نمایند که شی‌ای را دیده‌اید که ناپدید شده است، در‌حالی‌که آن شیء هرگز وجود نداشته است؟
به ‌منظور بررسی پاسخ به این سؤال که آیا می‌توان با به‌کارگیری روش‌هایی که شعبده‌بازان در گُمراه کردن بینندگان خود مورد استفاده قرار می‌دهند، دَرکی نادرست از وجود اشیاء “غیرواقعی” را به بیننده تلقین نمود، گروهی از روان‌شناسان دانشگاه آکسفورد پژوهشی را به انجام رسانده‌اند.
در این پژوهش، ابتدا از 420 داوطلب شرکت‌کننده که به پنج گروه تقسیم شده بودند، درخواست شد تا پنج ویدیوی بی‌کلام را مشاهده نمایند که هر یک، قسمتی از یک نمایش شعبده‌بازی را نشان می‌داد. سپس، بلافاصله از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا چیزی را که دیده بودند توصیف کنند و این موضوع، که آنچه دیده بودند چقدر غافلگیرکننده، امکان‌ناپذیر و جادویی بوده است را ارزیابی نمایند.
در چهار ویدیوی نخست، که هر یک از آن‌ها، شی‌ای متفاوت مانند یک سکّه، یک توپ، یک ژتون پوکر، یک دستمال ابریشمی و یا یک مداد شمعی را شامل می‌شد، شعبده‌باز عملی را با شیء مورد نظر انجام می‌داد.
ویدیوهای یکم، دوم و چهارم، حُقّه‌های شعبده بازی را نمایش می‌دادند امّا ویدیوی سوم، به صورت آگاهانه، نشان‌دهندة یک حُقّة ‌شعبده‌بازی نبود تا این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که آیا شرکت‌کنندگان: الف) می‌توانستند تشخیص دهند که آنچه مشاهده کرده بودند یک حُقّة شعبده‌بازی است یا نه و ب) فقط به این دلیل که انتظار دیدن یک حُقّه را نداشتند آن را ندیده بودند.
در ویدیوی پنجم، در حالی‌که هرگز هیچ شی‌ای در آن نشان داده نشده بود، شعبده‌باز با حرکات خود، طوری نمایش داد که انگار شی‌ء را ناپدید کرده است.
نتایج پژوهش نشان داد که پس از مشاهدة ویدیوی پنجم، 32 درصد از شرکت‌کنندگان معتقد بودند که چیزی را دیده‌اند که ناپدید شده است و 11 درصد از آنان شی‌ای را که وجود نداشت نام بردند. هنگامی که از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا حُقّه را ارزیابی کنند، افرادی که اعلام کردند شی‌‌ای را ندیده‌اند، نمرات کمتری در این زمینه که آنچه دیده بودند چقدر غافلگیرکننده، امکان‌ناپذیر و جادویی بوده است به دست آوردند؛ آن‌هایی که باور داشتند چیزی را دیده‌اند، نمرات بالاتری به دست آوردند و کسانی که شی‌ء را نام بردند، بالاترین نمرات را کسب کردند.
به گفتة سرپرست گروه پژوهش: «به عقیدة ما آنچه که می‌تواند اتفاق بیفتد آن است که افراد به صورتی چشمگیر، انتظارات خودشان را با یک تجربة حسّی واقعی اشتباه می‌گیرند. بعنوان مثال، آن‌ها انتظار دارند که ویدیوی دیگری را ببینند که یک مداد شمعی و یا یک سکّه را نشان می‌دهد و این انتظارات، آ‌ن‌چنان قوی است که می‌تواند واقعاً با یک شیء واقعی، اشتباه گرفته شود.
علم شعبده‌بازی حقیقتاً نقشی مهم را در پیشرفت روان‌شناسی تجربی برعهده داشته است؛ پایه‌گذاران روان‌شناسی به شدّت علاقمند بودند که بدانند چگونه شعبده‌بازان می‌توانند اِدراک افراد را مَخدوش نمایند. با وجود این علاقة اولیه، شعبده‌بازی، به میزان بسیاری توسط روان‌شناسان معاصر مورد چشم‌پوشی قرار گرفته است. بخش عمدة مهارت در شعبده‌بازی، عبارت از ارایة راهنمایی نادرست به افراد دربارة موقعیت یک شی‌ء است و حجمی روبه رُشد از پژوهش‌های روان‌شناختی در این زمینه وجود دارد که چگونه حرکات شعبده‌بازان سبب می‌شود تا ذهن‌ ما ورودی حسّی‌مان را نادرست تعبیر نماید.
علم شعبده‌بازی، حوزه‌ای دلفریب بوده و دارای کاربردهای عملی مهمی است. بعنوان مثال، کار ما مبتنی بر پژوهش‌های قبلی‌ای است که نشان داده‌اند به چه میزان، گواهیِ یک شاهد عینی می‌تواند با واقعیت تفاوت داشته باشد. با فهم این مسأله که افراد چگونه می‌توانند فریب داده شوند، می‌توانیم درک بهتری از این موضوع که چگونه ذهن ما تجربه‌های هشیارانه‌مان را بنا می‌کند، به دست بیاوریم.»
منبع: دانشگاه آکسفورد