ارتباط میان فشار روانی در کودکی و ابتلا به بیماری قلبی در بزرگسالی

ارتباط میان فشار روانی در کودکی و ابتلا به بیماری قلبی در بزرگسالی

پژوهشگران دانشگاه هاروارد پژوهشی طولی را به مدت 4 دهه در میان بیش از 6700 شرکت‏‌کنندة بریتانیایی، در محدودة سنی 7 تا 45 سالگی به انجام رسانده و سطوح فشار روانی شرکت‏‌کنندگان را در 6 بازة زمانی متفاوت مورد سنجش قرار دادند. نشانه‏‌های بیماری افسردگی، بی‌‏قراری، اضطراب و سایر مشکلات مربوطه در سنین 7، 11 و 16 سالگی و وضعیت سلامت روان نیز در سنین 23، 33 و 42 سالگی برآورد شد. آن‏‌گاه وضعیت دستگاه ایمنی و سلامت قلبی شرکت‏‌کنندگان در 45 سالگی، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که اگر چه خطر ابتلا به بیماری قلبی و اختلالات متابولیک در میان افرادی که فشار روانی را در طول زندگی تجربه کرده بودند بیش از سایرین بود، اما آن‏‌هایی که فقط در یک دوران، کودکی و یا بزرگسالی، در مواجهه با شوک‏‌های عاطفی روانی شدید قرار گرفته بودند، دارای بیشترین خطر ابتلا به بیماری قلبی بودند. به گفتة این پژوهشگران، جالب‌‏توجه‏‌ترین و مهم‏‌ترین یافتة این پژوهش آن بود که سطوح بالای اضطراب و نگرانی شدید در دوران کودکی، حتّا هنگامی‏‌که هیچ شاهدی مبنی بر باقی‏ ماندن چنین سطوح بالایی از اضطراب و نگرانی در بزرگسالی وجود نداشت، خطر بالای ابتلا به بیماری را در بزرگسالی پیش‌‏بینی می‏‌نمود.
تجربة اضطراب و نگرانی شدید در کودکی، به ‏ویژه از این جهت اهمیت دارد که افراد در این دوران می‏‌آموزند که چگونه هیجانات خود را کنترل کنند. همچنین فشار روانی در این دوران سبب ایجاد تغییرات فیزیولوژیک، از جمله تغییر در سیستم ایمنی بدن می‏‌شود که ممکن است در آینده، بازگرداندن چنین تغییراتی به وضعیت طبیعی دشوار باشد. از این رو، والدین باید به نشانه‏‌های مبنی بر اضطراب و نگرانی شدید در یک کودک، به طور جدی توجه نموده و به او کمک نمایند تا با ناملایماتی که در زندگی خود به آن دچار می‏‌شود، به طور سازنده روبرو شود. همچنین، تمرکز بر چگونگی تحول عاطفی در کودکی و کمک به کودکان برای این‏‌که بتوانند نحوة تنظیم هیجانات خود را به طور مؤثر بیاموزند، می‌‏تواند هدفی مهم برای بازداری از ابتلا به بیماری در آینده و ارتقای سلامتی‏‌شان باشد.
به گفتة روان‏‌شناسان سلامت، با وجود نتایج به دست آمده از این پژوهش، افرادی که دوره‏‌های ناگوار عاطفی را در کودکی تجربه کرده‌‏اند، نباید نتیجه‏‌گیری کنند که چنین تجربه‏‌ای آن‏‌ها را محکوم به بیماری قلبی خواهد کرد چرا که در معرض خطر بودن، به معنای سرنوشت فرد نیست و تمامی فشارهای روانی نیز یکسان نیستند. در عین حال، آموختن مهارت‏‌های مدیریت فشار روانی، بازآموزی شناختی و پرورش انعطاف‎‏پذیری، کمکی مؤثر برای بهبود بخشیدن به وضعیت سلامتی این‏‌گونه افراد در گذر زمان خواهد بود.
منبع: دانشگاه هاروارد