پروفسور فیلیپ پُست، دانشیار دانشگاه ایالتی نیومکزیکو به تازگی نتایج پژوهشی را در مورد پیوند میان تصویرسازی ذهنی (تجسم فکری مثبت) و چگونگی تأثیر آن بر روی یادگیری حرکتی و عملکرد ورزشی ارایه داده که امیدوار است بتوان از این نتایج برای کمک به افرادی که به سکتة مغزی دچار شده و یا به بیماری پارکینسون مبتلا هستند استفاده کرد.
وی دو خط پژوهشی متفاوت را در آزمایشگاه خود مورد بررسی دقیق قرار میدهد. یکی کاربرد تصویرسازی ذهنی است؛ به ویژه این موضوع که چگونه افراد میتوانند یک مهارت جدید را یاد بگیرند و درک اینکه چگونه تمرین ذهنیِ یک مهارت ورزشی ویژه و یا تکلیف حرکتی، بر روی فراگیریِ آن مهارت در یادگیرندگان تأثیر میگذارد. خط پژوهشی دیگر این موضوع را مورد بررسی قرار میدهد که چگونه تصویرسازی ذهنی، عملکرد مهارتهایی که به طور مؤثر تمرین شدهاند را افزایش میدهد.
پروفسور پُست برای انجام پژوهش خود از 3 گروه شرکتکننده استفاده مینماید و آنها باید با استفاده از یک راکت پینگپونگ، زمان حرکت رو به جلو و عقبِ راکت برای ضربه زدن به توپ[فرضی] را تنظیم نمایند.گروه نخست به صورت جسمانی، گروه دوم به صورت ذهنی و گروه سوم همزمان به صورت جسمانی و ذهنی این کار را انجام میدهند و بر اساس تنظیمِ زمان مورد نظر، یک خط لامپ نورانی با تقلید از مسیر توپِ پینگپونگ روشن میشود. همچنین در این پژوهش از یک گروه کنترل نیز استفاده میشود.
برای تعیین پیشبینیِ زمانبندی، از دستگاهی استفاده میشود که قادر است با دقت هزارمِ ثانیه، این موضوع که شرکتکنندگان چقدر در زمانبندیِ پاسخهایشان خوب عمل میکنند را اندازهگیری نماید. در واقع این دستگاه به دانستن این موضوع کمک میکند که آیا شرکتکنندگان میتوانند توانایی خود برای قطع نور پس از ورود به موقعیت هدف را بهبود بخشند؟ و چگونه تمرین ذهنی بر روی توانایی آنان در یادگیری این تکلیف ویژه اثر میگذارد؟
به گفتة دکتر پُست: «وقتی شما تلاش میکنید تا یک شیء و یا توپ بیسبال را بگیرید، باید توانایی زمانبندی این کار را داشته باشید به طوری که وقتی شیء به شما میرسد، دستانتان برای گرفتن آن توپ و یا شیء بالا باشد. برخورداری از چنین تواناییای در بسیاری از مهارتهای روزانه مانند رانندگی و یا ورزش کردن به صورتی قابلملاحظه آشکار است.»
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تصویرسازی ذهنی میتواند در افزایش کسب مهارت حرکتی در انجام تکالیفی که نیازمند بهکارگیری عواملِ شناختیِ عالیتر مغزی مانند تصمیمگیری و یا به یادآوری یک رشته از الگوهاست، مؤثر باشد و هرچه فرد تجربة بیشتری داشته باشد، تصویرسازی ذهنیِ او، در انجام تکالیف حرکتی و شناختی مؤثرتر به نظر میرسد.
دکتر پُست، پژوهشهای خود را بر اساس روشهای ذهنیِ مربوط به یادگیری و عملکرد ورزشی انجام میدهد. همچنین، برخی از انواع آزمایشها در زمینة یادگیری حرکتی را انجام میدهد تا بداند که چه شرایط تمرینیای کسب مهارت را تسهیل میکند. وی درصدد است تا نتایج به دست آمده را در حوزة توانبخشی به کار برده و به پزشکان کمک نماید تا تمرینهایی را طراحی نمایند که بتواند به بازآموزی مهارتها در بیماران کمک نموده و زمان درمان جسمانی آنها را کاهش دهد. در این راستا، وی امیدوار است که در آیندة نزدیک نتایج پژوهش او به بیمارانی که به آسیبهای مغزی مانند سکتة مغزی و یا بیماریهایی همچون پارکینسون دچارند کمک نماید.
منبع: دانشگاه ایالتی نیومکزیکو