مراقبة ذهن‌آگاهی و ایجاد تغییرات کارکردی در مغز

مراقبة ذهن‌آگاهی و ایجاد تغییرات کارکردی در مغز

پژوهش‌ها نشان داده است که آموزش‌های ذهنی‌ای مانند مراقبة ذهن‌آگاهی -پذیرش آگاهیِ لحظة حال- شبکه‌هایی را در مغز تغییر می‌دهد و سلامت جسمانی و هیجانی را بهبود می‌بخشد. اما پژوهشگران هنوز هم در‌حالِ کشف آن هستند که بدانند چگونه چنین تمرین‌هایی مغز را تغییر می‌دهد و چه تفاوت‌هایی میان افرادی که به‌طور منظم مراقبه انجام می‌دهند و کسانی که این کار را انجام نمی‌دهند، وجود دارد.
به‌تازگی گروهی از روان‌شناسان و روان‌پزشکان دانشگاه ویسکانسین- مدیسُن در یکی از بزرگترین پژوهش‌هایی که تاکنون در این زمینه انجام پذیرفته است، فعالیت مغز را در سه گروه از افراد مورد بررسی قرار دادند: کسانی که مراقبه انجام نمی‌دهند، افرادی که به‌تازگی مراقبه را شروع کرده‌اند و آن‌هایی که به‌مدت طولانی و برای ساعت‌های فراوانی در طول عمر خود این کار را انجام داده‌اند. در این پژوهش بیش از 150 فرد بزرگسال حضور داشتند و افرادی با تجربة مراقبة طولانی‌مدت، این‌کار را به‌صورت روزانه انجام داده بودند. کسانی که مراقبه را به‌تازگی آغاز کرده بودند، به‌طور تصادفی، به یک دورة آموزشی 8 هفته‌ای اختصاص یافتند که به‌منظور کاهش فشار روانی از تمرین‌های ذهن‌آگاهی‌ای استفاده می‌کرد که مراقبه را نیز شامل می‌شد. گروه کنترل شامل افرادی بود که هیچ‌گونه تجربة مراقبه‌ای نداشتند. این افراد هم به‌صورت تصادفی به یک «برنامة ارتقای سلامت» شامل تمرین‌های سلامت‌بخش اختصاص یافتند که مشخصاً مراقبه را شامل نمی‌شد. پس از 8 هفته، مغز شرکت‌کنندگان، در‌حالیکه آن‌ها عکس‌هایی را مشاهده و تحت عنوان مثبت، منفی و یا خنثی ازنظر هیجانی برچسب‌گذاری می‌کردند، توسط روش تصویربرداری fMRI مورد‌بررسی قرار گرفت.
نتایج، تفاوت‌هایی را در شبکه‌های هیجانِ مغز، درمیانِ این سه گروه نشان داد و مشخص کرد که فعالیت ناحیة بادامه (آمیگدال) در مغز افراد هر دو گروه آزمایش، کسانی که طولانی‌مدت به مراقبه پرداخته بودند و آن‌هایی که به‌تازگی شروع به انجام این کار کرده بودند، هنگامی‌که به تصاویری با بار هیجانی مثبت نگاه کردند، در‌مقایسه‌ با افرادی که مراقبه نمی‌کردند (گروه کنترل)، کاهش یافته بود. بادامه ناحیه‌ای در مغز است که برای هیجان و شناسایی اطلاعات مهم از محیط، حیاتی است. همچنین، پژوهشگران دریافتند با‌وجود‌آنکه کاهش حساسیت بادامه نسبت‌به تصاویر مثبت در هر دو سطح تمرین دیده می‌شد، اما این کاهش حساسیت نسبت‌به تصاویر منفی، تنها در افرادی مشاهده شد که برای مدت‌زمان طولانی مراقبه انجام داده بودند. این یافته، دلالت بر آن داشت که تنظیم حساسیت نسبت‌به چالش‌های هیجانی منفی نیازمند آموزش و تمرین مراقبه‌ای بیشتری است.
به گفتة پژوهشگران، این یافته‌ها از آن جهت مهم‌ هستند که نشان می‌دهند تغییرات کارکردی در مدارهای مغزی کلیدی‌ای که در تنظیم هیجان نقش بنیادی دارند، می‌تواند توسط مراقبة ذهن‌آگاهی، در زمانی نسبتاً کوتاه ایجاد شود و تنها پس از 8 هفته تمرین ذهن‌آگاهی اتفاق بیفتد. هرچند، تغییر در پاسخ‌گویی به تصاویر منفیِ چالش‌برانگیز، تنها پس از ساعت‌های متمادی مراقبه اتفاق می‌افتد و به تمرین بسیار بیشتری نیازمند است. به‌بیان دیگر، تمرین‌های ذهن‌آگاهی میزان تسلط محرک‌های هیجانی را بر ما کاهش می‌دهند و برای تغیر پاسخ مغز نسبت ‌به تصاویر منفی در مقایسه‌ با تصاویر مثبت، به تمرین مراقبه‌ای بیشتری نیاز است.
بادامه تنها دربارة احساس خوب و یا تجربة مثبت نیست؛ بلکه آشکار‌سازی برجسته است و به ما کمک می‌کند تا هنگامی‌که اتفاقی مهم در محیط‌مان در‌حالِ وقوع است، گوش‌به‌زنگ باشیم. یک پاسخ شدت‌یافته در بادامه، بیشتر با میل به داشتن و گرفتن چیزی پیوند دارد. بنابراین، حتّا در مواجهه با محرک‌های مثبت، شدید‌نبودنِ پاسخ، معقول است زیرا هدف، آرامش ذهن می‌باشد. بعلاوه، نتایج این پژوهش نشان داد پس ‌از شرکت در برنامة آموزش 8 هفته‌ای، ارتباط میان بادامه و ناحیه‌ای از مغز که از عملکرد اجرایی (که شامل خود- تنظیمی و ردیابی هدف است) و هیجان پشتیبانی می‌کند، در افرادی که به‌تازگی مراقبه را آغاز کرده بودند نیز افزایش یافته است.
با استناد به پیامدهای به‌دست آمده از این پژوهش، می‌توان چنین عنوان کرد که یافتن روش‌هایی برای آنکه نتایج فعالیت مغز را به چگونگی تنظیم هیجان افراد، در وقایع زندگی روزمره مرتبط کند، گام مهم دیگری در درک این نکته است که چگونه مراقبه می‌تواند بر سلامت هیجانی افراد در زندگی روزانة آن‌ها اثرگذار باشد.
منبع: دانشگاه ویسکانسین- مدیسُن