توانایی شمارش: کلید تقسیم عادلانة منابع

توانایی شمارش: کلید تقسیم عادلانة منابع

روش‏‌های متفاوتی برای تقسیم  تعداد زیادی کلوچه در میان افراد وجود دارد. به عنوان مثال، سهم همة افراد مساوی باشد و یا این‌‏که کسانی که در پخت کلوچه‏ مشارکت بیشتری داشته‏‌اند، سهم بیشتری به دست بیاورند. پژوهش‏‌ها نشان داده است که معمولاً کودکان خردسال در تقسیم مساوی منابع ناموفق هستند. اگرچه هنگامی که بزرگ‏‌تر می‏‌شوند، بینش آن‌ها به سمت رویکردی مبتنی بر شایستگی تغییر می‏‌کند. با توجه به این بینش جدید، افرادی که در انجام یک تکلیف سخت‏‏‌کوش‌‏تر هستند، سهم بزرگ‌‏تری را به صورت پاداش دریافت می‏‌دارند.
پژوهش جدید دانشمندان علوم اعصاب در انستیتو تکنولوژی ماساچوست و دانشگاه روچستر، حاکی از آن است که این تغییر بینش، به شدت تحت تأثیر توانایی شمارش در کودکان قرار دارد. پژوهشگران پژوهشی را در میان کودکان قبیلة چای‏‌مِین در آمازون که شمردن را در سنین بسیار متفاوتی می‏‌آموزند، انجام داده و دریافتند که  بزرگ‏‌ترین پیش‎‏بین در این‏‌باره  که چگونه کودکان منابع را در میان چند نفر توزیع می‏‌کنند، توانایی شمارش است.
با وجود پژوهش‏‌های متعددی که دربارة تغییر بینش به توزیعِ منابع مبتنی بر شایستگی انجام پذیرفته است، توافق بسیار کمی در این‏‌باره که چرا و دقیقاً چه موقع این تغییر رخ می‌‏دهد وجود دارد. در حالی‌‏که شواهد بسیاری حاکی از آن‏‌که تغییر در حدود 5 و یا 6 سالگی رخ می‏‌دهد وجود دارد، برخی پژوهش‌‏ها خبر از آن می‏‌دهند که کودکان 3 ساله نیز منابع را بر اساس شایستگی توزیع می‏‌کنند؛ اما فقط اگر تعداد اقلام نیازمند توزیع، نتواند به طور مساوی تقسیم شود. در چنین مواردی، معمولاً کودکان اقلام اضافی را به کسانی که سخت‏‌کوش‌‏ترند، می‏‌دهند.
به گفتة پژوهشگران: «شواهدی وجود دارد که حتّا کودکان خردسال، چنانچه آن‏‌ها را مجبور به انتخاب نمایید، به فرد شایسته سهم بیشتری می‏‌دهند. این به معنای آن نیست که کودکان خردسال مفهوم شایستگیِ بیشتر را درک نمی‏‌کنند، بلکه فقط به آن معناست که احتمالاً نمی‏‌دانند چگونه عمل توزیع را انجام دهند. در واقع به نظر می‌‏رسد که وقتی کودکان قبل از یادگیری شمارش، مفهوم پاداش دادن به تلاش بیشتر را درک می‏‌کنند، نمی‏‌توانند به صورت صحیح آن مفهوم را به یک “سهم” که بازتاب‏‌دهندة سهم هر فرد است، تعبیر نمایند. »
چند سال قبل، یکی از پژوهشگران این فرضیه را مطرح کرد که انتقال به تقسیم مبتنی بر شایستگی، ممکن است به توانایی شمارش بستگی داشته باشد. در پژوهش‏‌های پیشین، اندازه‏‌گیری اثرات مربوط به توانایی شمارش مشکل بوده است چرا که برای کودکان در بیشترین جوامع صنعتی، این توانایی دارای همبستگی بسیار نزدیکی با سنّ کودکان است. اگر چه در پژوهش سال 2014، پژوهشگران دریافتند که کودکان قبیلة چای‏‌مِین شمردن را در بیشتر از گسترة سنّی – معمولاً 5 تا 8 سالگی- می‏‌آموزند.
در خلال پژوهش جدید که طیّ دو بازدید از این قبیله در سال‏‌های 2013 و 2014 انجام پذیرفت، پژوهشگران 70 کودک 3 تا 12 ساله را مورد آزمون قرار دادند. ابتدا به هر کودک دو تصویر از کودکان یکسان با رنگ پیراهن‏‌های متفاوت نشان داده شد و به آن‏‌ها گفته شد که اهالی روستا دو کودک را برای چیدن موز فرستاده بودند. یکی از کودکان سخت‏‌کوشی بیشتری به خرج داده و 18 موز و کودک دیگر فقط 4 موز آورده بود. پژوهشگران به کودکان تعدادی کلوچة کاغذی داده (همیشه یک عدد زوج) و از آن‏‌ها درخواست کردند که کلوچه‏‌ها را به عنوان پاداش توزیع کنند. سپس توانایی شمارش را در کودکان با استفاده از آزمون مشابهی که در پژوهش سال 2014 خود استفاده کرده بودند، مورد سنجش قرار دادند. تحلیل داده‏‌ها نشان داد که از میان 3 متغیر سن، سال‏‌های تحصیل و توانایی شمارش، توانایی شمارش به طور قوی پیش‌‏بینی می‏‌کرد که آیا کودکان کلوچه‏‏‌های بیشتری را به کسانی که سخت‏‌کوش‌‏تر بودند توزیع می‏‌کردند یا خیر.
به گفتة پروفسور سوزان لوین، استاد روان‏‌شناسی دانشگاه شیکاگو: «ما می‌‏دانسته‌‏ایم که درک اعداد در تفکر دربارة ایده‏‌های ریاضی بسیار مهم است اما آنچه در این یافته‌‏ها چشمگیر است آن است که درک اعداد، به چگونگی تفکر ما دربارة اشیاء، مانند قضاوتمان از آنچه که منصفانه است، شکل می‏‌دهد. این موضوع، فراتر از ریاضیات، به حوزة اجتماعی وارد می‏‌شود.»
منبع: انستیتو تکنولوژی ماساچوست